ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
امشب که آسمان خدا گریه میکند
دشت و دمن زمین و سما گریه میکند
در امتداد کوچه ی غمگین زندگی
خاک و درخت و برگ و بنا گریه میکند
خونی که ریخت ار سر مولای ما علی
ماهی به آب و مرغ به هوا گریه میکند
شمشیر خون گرفته ی شیطان رو سیاه
خونین جگر ز شرم و حیا گریه میکند
گلهای باغ به خلوت تنهائی بهار
امروز به سوز و درد و نوا گریه میکند
شمعی که سوخت تا به سحر در کنار دل
آرام و خسته گفت چرا گریه میکند
از بهر مردمان فرو خفته در گناه
سنگ سیاه کعبه جدا گریه میکند
طفلی که دیده باز کند در حریم دهر
گویند برای شیر خدا گریه میکند